فقط دریا دلش آبی تر از من بود
و من از دریا ، دلم دریا
فقط این را ندانستم
چرا گشتم چنین تنهاتر از تنها
به هر آبی شدم آتش
به هر آتش شدم آبی
به هر آبی شدم ماهی
به هر ماهی شدم دامی
به هر نامحرمی ساقی
به هر ساقی می باقی
و تو این را ندانستی
چرا گشتم چنین عاصی
چرا مهتاب شد سنگ صبورم
چرا بستند پرهای غرورم
چرا آیینه ها را خاک کردند
مرا از رنگ شب سیراب کردند...
:: بازدید از این مطلب : 1154
|
امتیاز مطلب : 642
|
تعداد امتیازدهندگان : 170
|
مجموع امتیاز : 170